مدح و شهادت امیرالمومنین علیه السلام
برخاست، که عزم و استواری این است بنشست، که صبر و بردباری این است ذکر لب او فُزتُ و رَبِّ الکعبه است در حال سجود، رستگاری این است ************ در چشم من آئینه علی، آب علیست مهتاب علی، مهر جهانتاب علیست خـون سر او، کـنار سجّـاده نـوشت مظلومترین شهیدِ محراب عـلیست ************ دریـا بود و گهـر به ساحـل مـیداد انگـشتـری خـویش به سائـل میداد از کیسۀ نان خشک میکرد افـطار از کاسۀ شیـر خود به قـاتـل میداد ************ گفتند: که پیش از عدم آمد به وجود آن صدرنشین مسند غـیب و شهـود یک روز طلوع کرد از کعبۀ عشق یک روز غروب کرد در حال سجود ************ جان با هیجان گِرد سرش میگردید پـروانـۀ دل دور و برش میگـردید در عــمــرِ کـمِ زمـامــداریِ عــلـی اسلام، به گِـرد محـورش میگردید ************ آفـاق کجا نـور جَـلی را حس کرد؟ آرامش صبـح اَزَلـی را حـس کرد؟ جـز پـنـج بهـار فـرصت زود گـذر کی طعم عدالت علی را حس کرد؟ ************ دل جام بلی ز روی میل از تو گرفت تأثـیر، ستـارۀ سهـیـل از تو گرفـت ای روح دعـا بعد تو شد عـالـمتاب انوار دعایی که کـمیل از تو گرفت ************ زیبایی چـشمهسار در چـشمش بود دلـتنگی و انتـظار در چـشـمش بود در کـوفـۀ بیوفـا صبـوری میکرد با آنکه همیشه خار در چشمش بود ************ شد تنگ غروب و بر دلم آه نشست در دامن شب ستـاره با مـاه نشست شیـون ز کـبوتران چاهی برخاست فـریاد تو وقـتی به دل چـاه نـشست ************ ای روح کـرم که مـظهـر احـسانی «آنی» که اشاره کرد «حافظ» آنی خـورشیـدی و ذرّه پـروری آیـیـنت آئـیـنـۀ «هَـل اَتی عَـلَی الاِنـسـانی» ************ ای نـام تو « دافِـعُ الـنِّـقَـم» یا مـولا وی یاد تو « سـابغُ النّـعَـم» یا مولا ای چشم خدا، گوشۀ چشمی، که گرفت آئـیــنــۀ دل، غــبـارِ غـــم یـا مــولا ************ مطلـوب تـمام اولـیاء مطلب اوست آیات تـوکّـل و رضا بر لـب اوست رایات قـیام و صلح و صبر و ایثار بر دوش حسین و حسن و زینب اوست |